close کالسکه مسافرتی Baby 5
تأثیر نگرش والدین بر رفتار کودک

تأثیر نگرش والدین بر رفتار کودک (The influence of parents’ attitude on child’s behavior)

عشق: شامل تمام احساسات مثبت مانند پذیرش، محافظت، مراقبت و شفقت است.

آموزش: همه چیز آموزش داده شده، دانش داده شده، مهارت ها، ممنوعیت ها، قوانین، باورها، قضاوت های ارزشی، آداب معاشرت و تمام ارزش های اجتماعی لازم برای جامعه پذیری انسان را پوشش می دهد.

شالوده رشد و ساختار شخصیت در دوران کودکی گذاشته می شود و خانواده ها با نگرشی که نسبت به فرزندان خود ایجاد کرده اند، آنها را شکل می دهند. نگرش والدین؛ با توجه به عشق و آموزش بیش از حد یا ناکافی که خانواده به فرزند خود می دهد، به عنوان محافظ، علاقه مند، طرد کننده، مقتدر، سست، کمال گرا، نامتعادل تعریف می شود.

نگرش های خانوادگی

نگرش محافظتی والدین

در نگرش عشقی افراطی، یعنی نگرش محافظتی والدین، فرزند خانواده در حال خفه شدن از عشق است، بسیار محافظ و بیش از حد محافظ است. نگرش محافظتی بیشتر بین مادر و کودک مشاهده می شود. کودکان دیررس، بیش از حد خواسته، تک فرزند، تک پسر/یک دختر اغلب کانون این عشق اغراق آمیز هستند. این نوع والدین فرزندان خود را می پرستند. اعضای خانواده تمام تلاش خود را می کنند تا گریه نکنند، سرد نشوند، عرق نکنند، مریض نشوند، خسته نشوند و صدمه نبینند و یا مبتلا نشوند. کودک در یک شیشه زنگوله بزرگ شده است. در این خانواده، مادر با وجود اینکه کودک بزرگ می شود، می خواهد با فرزندش بخوابد. دلیلش این است که اگر کودک در شب خواب ترسناکی ببیند و بترسد، بگوید صدای او را نمی شنوم، نمی توانم با او باشم. مادر فکر می کند با این نوع رفتار عشق عمیق خود را به فرزندش ابراز می کند و به فرزندش کمک می کند. در واقع، او فرزندش را بیش از حد به خود وابسته می کند و به او احساس ارزشمندی و منحصر به فرد می کند. زیرا کودک حتی در کوچکترین رفتاری نظر مادرش را می گیرد. در اینجا همه تصمیمات به جای فرزند توسط خانواده گرفته می شود. والدین با این نگرش حتی می خواهند فرزندان نوجوان خود را خودشان حمام کنند و حتی لباس کودک یا جوان را انتخاب کنند. مادر بیش از حد محافظ هرگز نمی خواهد بپذیرد که فرزندش بزرگ شده و بالغ شده است. او از نظر عاطفی عمیقاً به فرزندش وابسته است، بی دلیل بیش از حد نگران فرزندش است، که باعث می شود بیش از حد از فرزند خود محافظت کنند.

کودکانی که با نگرش محافظتی به دنیا می آیند.

هر مشکلی توسط والدین حل می شد و کودک فرصتی برای زندگی و یادگیری در مورد آنها پیدا نمی کرد.

کودک نمی تواند خود و زندگی را بشناسد.

او نمی داند چه کاری می تواند انجام دهد و چه کاری نمی تواند انجام دهد.

او بیش از حد وابسته، منفعل، ناتوان و ناامن است.

شدیدترین بی کفایتی عشق، رها کردن یا نپذیرفتن کودک است. عشق ناکافی عواقب شدیدتری نسبت به عشق افراطی دارد. عدم کفایت یا عدم وجود عشق، نگرش والدین را رد یا تحت تأثیر قرار می دهد.

نگرش رد کننده والدین

در اینجا طوری با کودک برخورد می شود که گویی دشمن است، بر ناکامی های کودک تاکید می شود و کودک مورد انتقاد شدید قرار می گیرد. گاه فقط مادر و گاه فقط پدر نگرش ردکننده نسبت به کودک از خود نشان می دهند. والدین هرگز محبت خود را نسبت به فرزند خود نشان نمی دهند، کودک خود را درک نمی کنند و سعی می کنند با قوانین، رفتارهای سرد و دستورات او را مدیریت کنند.

کودکی که با نگرش طردکننده به دنیا آمده است

مضطرب و ناامن

شخصیتی ناسازگار دارد

مستعد ارتکاب جنایت

آنها می توانند تهاجمی و سرکش باشند

نمی تواند به خوبی با مردم ارتباط برقرار کند و در یافتن دوستان مشکل دارد

حقوق مردم را رعایت نمی کنند

نگرش والدین تحت تأثیر

اینجا؛ حضور یا عدم حضور کودک مشخص نیست. تا زمانی که کودک مزاحمتی برای والدین ایجاد نکند، مشکلی برای کودک وجود ندارد. شکاف ارتباطی بین والدین و فرزندان وجود دارد.

کودکی که با نگرش درگیر به دنیا آمده است

با اعتماد به نفس مشکل دارد

می تواند برای جلب توجه به اطراف صدمه بزند

در نتیجه ناتوانی در برقراری رابطه با مردم، ممکن است تاخیر در رشد اجتماعی و پرخاشگری را نشان دهد.

او هیچ توقعی از زندگی و خودش ندارد

نگرش مقتدرانه

آموزش سختگیرانه در مورد تحمیل ممنوعیت ها به کودک و تربیت کودک با قوانین غیرقابل زندگی است. والدینی که به آموزش و انضباط سخت می پردازند، یعنی نگرش مقتدرانه نشان می دهند، هدفشان این است که کودک را بر اساس الگویی که خود طراحی کرده اند تربیت کنند. کودک حق ندارد اشتباه کند. با کنترل شدید کودک، کوچکترین اشتباهات و خطاها نادیده گرفته نمی شود، بر آنها تاکید می شود و از آنها خواسته می شود که اصلاح شوند. از کودکان انتظار می رود که قوانین را بدون تردید رعایت کنند. چنین خانواده هایی از تنبیه بدنی در راس کار استفاده می کنند و به کودکان فرصت مدیریت خود را نمی دهند. قدرت اجرا بر عهده والدین است. والدین خواسته های خود را به خطر نمی اندازند زیرا همیشه حق با آنهاست. تلاشی برای درک فرزندشان و پایین آمدن به سطح او نمی کنند.

کودکی که با نگرش مقتدرانه به دنیا آمده است

پر استرس و مضطرب

اعتماد به نفس او تقریباً وجود ندارد.

ممکن است به دلیل انتقاد مداوم احساس حقارت کند

اگرچه او مهربان، ساکت، خوش رفتار و صادق است، اما می تواند خشمگین، خجالتی، به راحتی تأثیرپذیر، بدخلق و بیش از حد حساس باشد.

می تواند مطیع یا برعکس سرکش باشد.

عشق شدید و آموزش قوی:

در اینجا، عشق، مانند نگرش اول، با رفتاری بیش از حد بخشش و محافظتی ارائه می شود. با این حال، اگرچه با کودک مانند یک نوزاد رفتار می شود، انتظارات زیادی از او وجود دارد. هیچ چیز در امان نیست؛ دروس خصوصی گرفته می شود، فرصت های مختلفی فراهم می شود. از طرفی موفقیت بالایی از کودک انتظار می رود. کودکانی که با این نگرش بزرگ می شوند به احتمال زیاد روان رنجور هستند. از آنجایی که این انتظار با عشق ارائه می شود، به راحتی توسط کودکان پذیرفته شده و توسط خود هضم می شود. گاهی اوقات کودک بیش از حد با این صفات هضم می شود و بیش از حد خود را کنترل می کند. بنابراین او بزرگ می شود تا یک فرد بالغ با یک ابرخود بی رحمانه تبدیل شود.

نگرش سست:

ذهنیت “فراموش کن، بگذار برود” غالب است. : در خانواده هایی با این نگرش به کودک تا سرحد نازپروردگی محبت زیادی داده می شود و نظم و انضباط تقریباً وجود ندارد. انتظار کمی از کودک می رود. کودک همه چیز را انجام می دهد. کودک باید آزاد باشد. هر چه او می گوید انجام دهید؛ آموزه های سطحی و بی اساس مانند «به او عشق بده کافی است» وجود دارد. در این نگرش رفتارهای منفی کودک با تحمل افراطی مواجه می شود. خانواده می خواهد که فرزندشان با انجام دادن و زندگی کردن، درست و نادرست را بیاموزد. حقوق کودک در خانواده نامحدود است. از او انتظار نمی رود قوانین را رعایت کند. والدین رفتار نادرست فرزند خود را می بینند، اما به دلیل این تفکر که “آموزش خوب ظالمانه نیست، باید رایگان باشد” به کودک آزادی نامحدود داده می شود. آنها خوشحال هستند چنین والدینی نمی خواهند به راحتی نگرش مدارا خود را ترک کنند. زیرا آنها فکر می کنند که دادن چیزی که کودک می خواهد آسان تر از مقاومت در برابر آن است.

کودکانی که با نگرش های سست بزرگ شده اند

* خودخواه، بی حوصله و بی احساس

*خراب،

*او می خواهد هر آرزویی برآورده شود

* مدام از کسی انتظار خدمات دارد

آنها در یادگیری قوانین جامعه مشکل دارند. آنها رفتارهای توهین آمیز، آزاردهنده و پرخاشگرانه از خود نشان می دهند.

*کودکانی که به این شیوه بزرگ می شوند اغلب به عنوان افرادی پذیرا ظاهر می شوند که در زندگی بزرگسالی خود مسئولیتی بر عهده ندارند.

عشق ناکافی و انضباط بیش از حد:

آموزش های سختی وجود دارد و نظم و انضباط اغلب با مجازات های شدید اجرا می شود. کوچکترین چیز مجازات می شود (کتک زدن، خشونت). کودک اغلب تحقیر می شود و خروپف می شود. گرایش به رفتارهای پرخاشگرانه و ضداجتماعی در کودکانی که به این روش بزرگ شده اند افزایش می یابد. کودکانی که در چنین خانواده هایی بزرگ می شوند، می خواهند از راه هایی مانند مخالفت و پرخاشگری پذیرفته شوند و در توضیح دنیای درون خود مشکل دارند.

آموزش ضعیف و عشق ناکافی:

این وضعیت در خانواده های فقیر و پرجمعیت مشاهده می شود. سهم کودک از محبت و توجه کم است. آموزش کودک نیز ناکافی است.

چنین کودکانی با این درک تربیت می شوند که «به علفزار شتافتم، لطف مولایم». کودک سعی می کند راه خود را پیدا کند. کودک محبت و مراقبت کافی دریافت نمی کند. چنین کودکانی منفعل و کسل کننده هستند.

در این نگرش نیز بی انضباط وجود دارد، اما دلیل عدم انضباط در اینجا بی مسئولیتی و بی تفاوتی است. وقتی آماده نیست مجبور به استقلال می شود. انتظار می رود هر چه زودتر به خودکفایی برسد و از خود مراقبت کند.

نگرش نامتعادل و غیر جدی والدین:

در حالی که والدین گاهی اوقات همین رفتار را طبیعی می دانند، گاهی اوقات می توانند آنها را تنبیه کنند. این وضعیت بیشتر به وضعیت روانی فعلی مادر یا پدر مربوط می شود. در این صورت کودک نمی تواند بفهمد چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست است.

یکی دیگر از نگرش های ناسازگار والدین این است که؛ آنچه برای مادر درست است برای پدر نادرست است یا برعکس. در خانواده‌هایی که نگرش‌های ناسازگار دارند، همسران بدشان نمی‌آید که در حضور فرزند از یکدیگر انتقاد کنند.

در برخی خانواده ها نگرش والدین بین تحمل شدید و تنبیه های خشن در نوسان است. کودکی که در چنین محیطی بزرگ می شود نمی تواند تشخیص دهد که چه رفتاری را در چه زمانی و در کجا انجام دهد. ناهماهنگی ممکن است به این صورت باشد که یک روز برای روز دیگر مناسب نیست و یا ممکن است ناشی از تصورات بسیار متناقض والدین از تنبیه و آموزش باشد. در نتیجه این نگرش، درگیری های درونی و ناآرامی در کودکان ایجاد می شود و سپس ساختار نامتعادل و ناهماهنگی مشاهده می شود.

گاهی اوقات والدین ممکن است در مورد چگونگی رفتار در پاسخ به واکنش های کودک تصمیم نگیرند. گاهی می خندیم و گاهی اشتباه می کنیم؟ در این نوع خانواده ها ابتدا آهسته صحبت می کنند تا کودک اطاعت کند و وقتی صبرشان لبریز شد صدایشان را بلند می کنند و شروع به تهدید می کنند. سپس مادر با احساس گناه، زانو زده و از کودک عذرخواهی می کند. بنابراین، کودک نمی تواند تصور کند که کدام رفتار واکنش نشان می دهد.

یکی از رفتارهای ناسازگار، تبعیض بین دختر و پسر است. به طور کلی، پسران نسبت به دختران محترم و ممتازتر هستند. در برخی خانواده ها برعکس آن نیز امکان پذیر است.

همچنین بین تربیت فرزندان بزرگتر و تربیت فرزندان کوچکتر تفاوت وجود دارد. در حالی که کودک اول مقتدر و قانون است، کودک وسط کمی انعطاف پذیرتر است و کودک خردسال دوست داشتنی تر و بردبارتر است.

در برخی از خانواده ها نیز ائتلاف هایی بین والدین و فرزند نسبت به والد دیگر وجود دارد که باعث ایجاد ناراحتی در رشد روانی – اجتماعی کودک می شود.

نگرش کامل والدین:

در این نگرش، والدین همه چیز را از فرزندان خود انتظار دارند و از فرزندان خود انتظار دارند که آنچه را که نمی توانند به دست آورند، انجام دهند.

انتظار موفقیت بالایی می رود، آنها باید خیلی خوب تصویر کنند، خوب آواز بخوانند، خوب صحبت کنند، خوب شنا کنند، بدوند. او باید یک رهبر باشد… نمایشگاه های یک کودک.

این والدین فرزندان خود را آنگونه که هستند نمی پذیرند، به ظرفیت فرزندان خود فشار می آورند، سعی می کنند با درس های خاص، قسمت های از دست رفته خود را جبران کنند. کودک حق دارد اشتباه کند. والدین قوانین و قالب هایی دارند، کودکان باید از این قوانین پیروی کنند. استثمار عاطفی قبل از پیروی از قوانین “من موهایم را با جارو درست کردم، پسر بیچاره…” اگر کار نکرد، خشونت فیزیکی اعمال می شود. در نگرش کمال‌گرایانه والدین، کودکان نیز مانند بزرگسالان تربیت می‌شوند، حتی دوستان فرزندان نیز توسط خانواده انتخاب می‌شوند، کودک باید همیشه با قالبی که خانواده می‌خواهد مطابقت داشته باشد.

کودکانی که با نگرش کامل به دنیا می آیند:

بسیار دقیق/دشوار
بدون اعتماد به نفس
از اشتباه کردن خودداری می کند
به راحتی از شکست ناامید می شود
سفارش مدرسه همیشه مرتب است، تکالیف خود را در کلاس های استراحت انجام می دهد، از کار گروهی شکایت می کند، برای انجام کامل یک کار از روزهای آینده شروع به کار می کند.

نگرش خانواده سالم

شعار نگرش خانواده سالم; مطمئن باشید، حمایت کنید

عشق بی قید و شرط به کودک داده می شود. آنها مسئولیت هایی دارند. قوانین و حدودی که کودک باید رعایت کند مشخص می شود. یک ارتباط اطمینان بخش و حمایتی مبتنی بر عشق و احترام بین والدین و فرزندان وجود دارد.

در نگرش خانواده سالم؛ محبت و انضباط، یعنی مرزها، عناصر اساسی هستند. آنها افرادی مسئولیت پذیر، قادر به برقراری روابط متعادل و هماهنگ با محیط خود، اعتماد به نفس و موفقیت در زندگی ظاهر می شوند. این بچه ها؛ آنها شخصیت مستقل تر و مستقل تری ایجاد می کنند. آنها می توانند از حقوق و منافع خود و همچنین همکاری حمایت کنند.

نگرش خانواده سالم؛ عشق، محدودیت ها و مسئولیت بسیار مهم است.

محدودیت ها چگونه باید تنظیم شوند؟

مرحله 1 (آنچه برای خودم و فرزندم می خواهم) تعیین کنید که از او چه انتظاری دارید

مرحله 2 (والدین در مورد قوانین/مرزها توافق خواهند کرد)

مرحله 3 (به کودک خود به وضوح بگویید چه رفتاری از او انتظار دارید)

مرحله 4 (قوانین به طور مداوم اعمال خواهند شد و تحریم ها به طور مداوم برای نقض اعمال خواهند شد)

محدودیت ها

اگر خیلی محدود کننده است. از یادگیری و کسب مسئولیت جلوگیری می کند، شورش را دامن می زند

اگر خیلی عریض باشد؛ از یادگیری و مسئولیت پذیری جلوگیری می کند، آزمایش بیش از حد را تشویق می کند

اگر ناسازگار باشد؛ از یادگیری و مسئولیت جلوگیری می کند، محاکمه و شورش را تشویق می کند، اگر متعادل باشد، یادگیری و مسئولیت را افزایش می دهد، همکاری را تشویق می کند.

پیشنهادات به خانواده ها

1- با فرزندتان وقت بگذرانید.

2- وقتی با فرزندتان هستید، تمام توجه خود را روی او متمرکز کنید. بنابراین، با مراقبت از فرزندتان در زمانی که احساس راحتی می کنید، نه زمانی که مشغول کار دیگری هستید، از مادر یا پدر بودن لذت ببرید.

3- دوست داشتن کودک خریدن اسباب بازی های گران قیمت زیاد برای او نیست، بلکه به اشتراک گذاشتن فعالیت های مشترک با او، وقت گذاشتن برای او و بازی کردن با اوست.

4- به جای تحقیر، سرزنش، تصمیم گیری از طرف کودک، به حرف فرزندتان گوش دهید، واقعاً گوش کنید و به او نشان دهید. تلویزیون در حالی که به صحبت های فرزندتان گوش می دهید. تماشا نکنید، روزنامه نخوانید، درگیر کارهای دیگر نباشید. هنگام صحبت کردن، تماس چشمی برقرار کنید، به صورت کودک نگاه کنید، مراقب باشید در صف بمانید.

5-کودکی که فکر می‌کند به او گوش می‌دهند، کودکی است که فکر می‌کند پذیرفته شده است و بنابراین دوستش دارند.

6- با تماس چشمی و لبخند زدن علامت پذیرش را با زبان بدن تقویت کنید. به این ترتیب کودک با این فکر که «شخصیت او محترم است» ارتباط خود را ادامه می دهد.

7- کودک که می بیند والدین به حرف های او گوش می دهند، فرصت ابراز احساسات را پیدا می کند. او با واکنش هایی که دریافت می کند، احساس «درک شدن» را تجربه می کند. به این ترتیب آنها راحت هستند.

8- در رفتار خود با فرزندتان ثابت قدم باشید. رفتارهای متناقض درون خود یا رفتار متضاد والدین، کودک را وادار به «پیدا کردن حقیقت» می کند.

9- کودک خود را با کودکان دیگر مقایسه نکنید. کودک نیاز به مراقبت والدین دارد و به عنوان فردی ارزشمند پذیرفته می شود. مقایسه او با سایر کودکان مانع از آن می شود که خود را فردی ارزشمند ببیند.

10- هرگز در حضور فرزندتان به همسرتان تهمت نزنید و از او انتقاد نکنید. رفتارها و سخنان عصبانی، آزاردهنده، انتقادی با همسرتان در حضور فرزندانتان انجام ندهید. خشم خود را با فرزندان ما در میان نگذارید. کودک نمی خواهد والدین یکدیگر را تحقیر و انتقاد کنند، او می خواهد که یکدیگر را دوست داشته باشند و دوست داشته باشند.

11- با فرزندان خود با زبان من صحبت کنید نه با زبان شما

12- جنبه های مثبت و دستاوردهای فرزندتان را برجسته کنید. . مال ما خیلی نامرتب است، خیلی شیطون است، اصلاً به حرف ما گوش نمی دهد،و غیره. شما ویژگی منفی کودک را تشدید می کنید و احساس بدی هم خواهید داشت. فرزندتان را بدون قید و شرط دوست داشته باشید؛ از عباراتی مانند دوستت دارم اگر موفق شدی دوستت دارم اگر آنطوری که من هستی دوستت دارم بپرهیز. اگر فرزندانتان را بدون قید و شرط دوست دارید، به آنها می آموزید که بدون قید و شرط خودشان و مردم را دوست داشته باشند.

  • امین خردمند
  • خرداد 27, 1402
  • 257 بازدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو در سایت

دسته بندی ها

درحال بارگذاری ...
خدمات پس از فروش
09399999370
واتس اپ
تلگرام
ایتا
مشاور خرید
09109618391
واتس اپ
تلگرام
ایتا